معرفی
جنش حماس:
حماس نام اختصاری ‹حرکت المقامة الاسلامیه› بوده که جنبی مردمی و ملی است و تلاش
می کند زمینه آزادی ملت فلسطین را از ظلم وجود و همچنین آزاد سازی سرزمین غصب شده
و مقابله با طرح صهیونیستی برخوردار از حمایتهای نیروهای استکبار فراهم آورد.
حماس یک جنبش جهادی به معنای فرایر کلمه و بخشی از فرآیند نهضت اسلامی است. حماس
یک جنبش مردمی و به تعبیری عملی عبارت از جریان گسترده مردمی است و ریشه در آحاد
مردم فلسطین و امت اسلامی دارد.
این جنبش عقاید و مبنای اسلامی را اصلی ثابت برای هر تلاشی علیه دشمن می داند.
دشمنی که با مبانی اعتقادی پرچمدار مبارزه با همه حرکتها و طرح بیدارگری است. جنبش
حماس همه کسانی را که به اصول جنبش معتقد بوده و آماده پذیرش پیامدهای درگیری و
مقابله با طرح صهیونیسم باشند، در صفوف خود جای می دهد.
استراژدی جنبش مقاوت اسلامی حماس در رابطه با فلسطین در میثاق حماس منعکس شده است.
در این میثاق آمده است سرزمین موقوفه اسلامی بر نسل های مسلمان تا روز قیامت است و
چشم پوشی از تمام یا قسمتی از آن در دست نمی باشد و این امر در دست هیچ کشوری
نیست. یا تمامی پادشاهان و رؤسای کشورها و هیچ سازمان یا تمامی سازمانهای فلسطینی
و یا عربی چنین حقی را ندارند. حماس راه حلهای مسالمت آمیز و اقدامات و کنفرانسهای
بین المللی را در تعارض با جنبش و ا دست دادن هر قسمت از فلسطین را از دست دادن
قسمتی از دین می داند.
شعار جنب حماس:
همان شعاری است که گروه اخوان المسلمین بر افراشته اند. هدف آن الله و رسول خدا
ربر و قرآن قانون است و جهاد روش آن است و مردن در راه خدا عالیترین آرمان آن می
باشد.
آدم جنبش حماس:
متشکل از عکسی از گنبد الصخره در وسط که نقشه کوچکی از فلسطین بر بالای آن قرار
دارد و پرچم های قوسی شکل فلسطین که گنبد را در برگرفته اند به گونه ای رسم شده
اند که انگار آنرا در آغوش گرفته اند. بر پرچم سمت راست عبارت‹لا اله الا الله› و
بر پرچم سمت چپی عبارت‹محمد رسول الله› نوشته شده است. در قسمت زیرین گنبد عکس دو
شمشیر به شکل ضربدر جای دارد و چارچوب زیرین قبه را تشکیل می دهندو کلمه فلسطین در
بخش زیرین تقاطع دو شمشیر حک شده است و عبارت حرکة المقاومة الاسلامیه-حماس- نیز
در زیر آرم و بروی نواری نوشته شده است.
ناگفته پیداست که عکس مسجد و عبارت لا اله الا الله و محمد رسول الله سمبلی از
اسلامیت مسئله فلسطین بوده و ژرفای اعتقادی آنرا نشان می دهد. در حالی که خود نقشه
مبین موضع اصولی و ثابت جنبش حماس در قبال درگیری موجود با صهیونیست ها بوده و
اینکه هدف غایی این درگیری همانا آزاد سازی کل فلسطین با مرزهای مشخص شده در
قیومیت از لوث اشغالگری و نیز بیانگر مخالفت جنبش با محدودسازی آرمان فلسطین در
محدوده سرزمین های اشغالی 1948 می باشد و اما دو شمشیر که چون همیشه در اندیشه
عربی نشانگر توان و پاکی است.
تاریخچه جنبش حماس:
حماس در اواخر دسامبر 1987 و اوائل ژانویه 1988 از دل گروه اخوان المسلمین برآمده
است. سوابق اخوان المسلمین در فلسطین بر حسب تحولات سیاسی-اجتماعی و نظامی به چهار
مرحله تقسیم می شود.
1.دوران رستاخیز و آشکار شدن یک گروه مذهبی-سیاسی در کشور مصر و سپس اعلام موجودیت
در دهه 30 برای اولین بار در مناطق نوار غزه فلسطین به عنوان اخوان المسلمین.
اخوان المسلمین طی دهه های 30 و 40 از مبارزات سیاسی و جهاد گرانه (نظامی) علیه
اشغالگری اسرائیل برخوردار بود.
2. در دهه 50 باروی کارآمدن تاصر در مصر از مبارزات سیاسی و نظامی اخوان المسلمین
در فلسطین کاسته شد به طوری که فعالیت های آشکار سیاسی آنان به خود جنبه زیر زمینی
و مخفی گرفت در این مرحله با سیطره فضای ملی گرایی، عده ای از سران اخوان المسلمین
مانند صلاح خلف(ابوایاد)، یا سر عرفات (ابو عماد) و خلیل الوزیر (ابوجهاد) جدا شده
و جنبش ملی گرای فلسطینی فتح را به راه انداختند.
3.با مطرح شدن فتح و سپس با پیدایش دیگر گروههای ملی و چپ گرای فلسطینی در دهه 60
به همراه آغاز مبارزات سیاسی و نظامی آنان علیه اسرائیل به دریج سازمان اخوان
المسلمین در فلسطین اشغالی 1967(در نوار غزه و کرانه باختری رود اردن) فعالیت های
سیاسی و مبارزاتی خود را از دست داد و طی دو دهه 60 و 70 فقط به جنبه های مذهبی و
دینی توجه نمود. در این زمینه اخوان المسلمین به حدی در امور مذهبی بدون سیاست و
بدون مبارزه علیه اسرائیل زیاده روی نمود که برای آسیب نرسیدن به مؤسسات اسلامی و
یا برای تعطیل نشدن چنین مراکزی از سوی مقامات امنیتی اسرائیل به اخذ مجوز قانونی
تن داد. از این رو رسما ساختار تشکیلاتی اخوان المسلمین با توجه به مجوز قانونی از
طرف اسرائیل دست نخورده ماند. اما هر گونه فعالیت سیاسی و مبارزاتی در داخل سرزمین
اشغالی به کنار گذاشته شد. در اواخر دهه 70 پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تأثیر
به سزایی در دوران تشکیلات اخوان المسلمین به لحاظ تحول فکری- سیاسی بر جای گذاشت.
چنین تحولی منجر به پیدایش سازمان جهاد اسلامی فلسطین گردید.
4. با بروز قیام ملت مسلمان فلسطین (انتفاضه) در اواخر دهه80 (1987)، اخوان
المسلمین مواجه با موج مبارزاتی ملت فلسطین گردید. در شرایط انتفاضه چون اخوان
المسلمین همسو با جریانات ستیز و مبارزه مردم فلسطین(انتفاضه) نمی گردید، دیگر
رقبای گروهی و سازمان های فلسطینی چون ساف، جهاد اسلامی و ... عرصه سیاسی- اجتماعی
فلسطین را به خود اختصاص دادند. از این رو با توجه به شرایط انتفاضه، اخوان
المسلمین، جنبش مقاومت اسلامی(حماس) را رسماً اعلام نمود.
حماس در بدو تولد جز چند عضو بازداشت شده در زندانهای اسرائیل نداشت.در همان جا
تعدادی از فعالان جنبش فتح رویکردی اسلامی پیدا کرده و جماعت اسلامی را در زندان
تشکیل دادند. در پایان سال 1988 اسرائیل حدود بیست و یک تن از رهبران و کادرهای
حماس از جمله دکتر عبدالعزیز الرنتیسی و ابراهیم الیازوری و صلاحه الشحاده را
بازداشت کرد که سه تن از آنها جزء بنیان گذاران این جنبش محسوب می شدند. جنبش حماس
هنوز این ضربه را پشت سر مگذاشته بود که در نیمه دوم سال 1989 دومین ضربه وارد شد
و دویست و شصت تن ا زبهترین کادرها و رهبران این جنبش و در راًس آنها شیخ احمد
یاسین بازداشت شدند. شیخ یاسین به حبس ابد محکوم شد و تا پس از عملیات ترور خالد
مشعل در زندان بود.این ضربه برای حماس که هنوز پایگاه توده ای گسترده ای نداشت
ضربه سنگینی محسوب می شد.
شاخه نظامی جنبش حماس:
پس از دستگیری گسترده اعضای اصلی و رهبران جنبش حماس در سال 1989،مسئول دفتر سیاسی
جنبش (موسی ابو مرزوق) که تا آن زمان چندان شناخته شده نبود، مجبور شد به غزه برود
و پیکره سازمانی جنبش را در آنجا بازسازی کند. در همان جا بود که شاخه نظامی جنبش
حماس تحت عنوان « گردانهای شهید عزالدین قسام» متولد شد. از این مرحله به بعد
رویارویی جنبش حماس با نیروهای اسرائیلی، رنگ خشونت بیشتری به خود گرفت و بر خلاف
رویکردهای سازمان آزادی بخش، از سنگ به کارد و سرانجام به گلوله و بمب و انفجارها
نزدیک شد. سال 1990 رویارویی همه جانبه این روه آغاز شد و ناگهان هزار و سیصد تن
از گادرها و رهبران این جنبش- نسلهای ال و دوم و سوم- در کرانه باختری و غزه
دستگیر شدند. رفته رفته جنبش حماس با شهدا و بازداشت کنندگان توانست پایگاه مردمی
گسترده ای پیدا کند و از مساجد، دانشگاه ها و مدارس، جوانان تازه نفس به این گروه
ملح شدند که در آینده رهبران جدیدی را شکل داده و توانستند این جنبش را به پیش
برند.
اسلو و انتفاضه اقصی:
مرحله اسلو به رقم کاهش تعداد بازداشت شدگان به ویژه در نیمه اول روند صلح و به
طور خاص پس از سل 1996 برای حماس مرحله ای سخت تر بود. زیرا اقدام نظامی از یک طرف
به خاطر رویارویی با دولت فلسطین و از طرف دیگر به خاطر تصمیم آرامش درونی بدون
اینکه پرچم مقاومت کاملا نیمه افراشته ماند کاهش پیدا کرده بود. در این مرحله،
هواداری از جنبش حماس همچنان رو به گسترش بود. علت این موضوع از یک طرف به ادغام
جنبش فتح در دولت فلسطین و از طرف دیگر به عقلانیت حماس بر می گشت که با وجود
دستگیری تعدادی از فعالان نظامی این گروه توسط دولت فلسطین، این جنبش به روند
رویارویی با دولت فلسطین کشیده نشد. طی این مرحله تعدادی زیاد از بازداشتی ها آزاد
شدند که در راًس آنها رهبران بزرگ این جنبش قرار داشتند و بعضی نیز از زندانهای
اسرائیل درآمده و به زندانهای دولت فلسطین افتادند، مثل عبد العزیز الرنتیسی و
محمود الزهار و ابراهیم المقاده و ...
بزرگترین شانس جنبش حماس در خلال انتفاضه اقصی آشکار شد که تقریباً فلسطینی ها
پیرامون مقاومت و مبارزه مسلحانه تا عملیات شهادت طلبانه به یک اجماع رسیدند و از
این بابت حماس پایگاه مستحکمی در جامعه فلسطین به دست آورد. طی این دوره اسرائیلی
ها از هیچ راه کاری برای تعقیب یا ترور یا بازداشت اعضای حماس و حتی تخریب خانه
های آنان فروگذار نکردند.
ترور رهبران حماس:
پس از آنکه کرانه باختری رهبران آشکار خود را در پی ترور و یا بازداشت ها از دست
داد، غزه با تعدادی از رهبران سیاسی و سخنگویانی که در رسانه ها بهاظهار نظر می
پرداختند، جایگاهی مفاوت یافت. حال آنکه بخش اعظم برخوردهای نظامی در کرانه باختری
تمرکز داشت، با وجود این تفاوت، گروه هایی چون حماس و دیگران توانستند بارها دست
به انجام عملیات نظامی برجسته ای بزنند.از آن پس بود که زنجیره ای از ترورها شروع
شد تا به شیخ احمد یاسین و به فاصله کمی به عبد العزیز الرنتیسی رسید.(2004 م) به
گونه ای که آینده حماس را طی مراحل بعدی در معرض یک علامت استفهام قرار داد.
آخرین تحولات فلسطین اشغالی:
پس از برگزاری انتخابات پارلمانی فلسطین در سال 2006 که حماس توانست اکثریت کرسی ه
را به دست آورد مردم فلسطین شاهد دولت از سوی این جنبش بودند.
به دنبال این پیروزی و حمایت مردم از جنبش حماس و شکست فتح به عنوان سازمان طرفدار
محمود عباس و بازمانده از دوران عرفات، اروپا و آمریکا با اعمال تحریم های ا
قتصادی ، تهدید کردند که دولت حماس به رهبری اسماعیل هنیه باید رژیم صهیونیستی را
به رسمیت بشناسد. در غیر این صورت کمکهای اقتصادی چند میلیارد دلاری خود را به
فلسطین قطع خواهند کرد. دولت حماس با مقاومت در برابر این اصل که هرگز رژیم
صهیونیستی را به رسمیت نخواهد شناخت به مقابله با آنها و رژیم صهیونیستی پرداخت.
در این میان محمود عباس (ابو مازن) رئیس تشکیلات خود گردان فلسطین خواستار تن دادن
دولت هنیه به رفراندوم معروف دو دولت در یک سرزمین شد. اما حماس این مسئله را
نپذیرفت. تا آن که صهیونیست ها چندین عضو حماس را ربودند و به کشتار مردم فلسطین و
رهبران آن ادامه دادند. در این هنگام پس از آنکه حماس یک سرباز اسرائیلی را به گروگان
گرفت، فشار صهیونیستها علیه حماس بالا گرفت.
حزب الله لبنان در این هنگام دو سرباز اسرائیلی را در مناطق اشغالی جنوب لبنان به
اسارت گرفتن و جنگ 33 روزه لبنان آغاز گردید که رژیم صهیونسیتی در دست یابی به
اهداف خود ناکام ماند. پس از آن صهیونیستها نیروهای فتح شاخه ابومازن را تجهیز و
تحریک به کشتار نیروهای حماس و مردم فلسطین نمودند و اعضای حماس حتی خالد مشعل را
محکوم به ترور کردند. اما پس از چند هفته با پذیرش دولت ائتلافی و کبنه آشتی ملی
میان آنها فروکش کرد.
نگرشها، باورها و منشور حماس
برخی بر این باورند که دو نگرش حماس «ناسیونالیسم فلسطینی» و «بنیادگرایی اسلامی»
درهمآمیخته است. این گروه خود را به «نابودی اسرائیل»، «هویت صهیونیستی» و
«جایگزینی حکومت خودگردان فلسطین با یک دولت اسلامی» و «افراشتن بیرق الله در وجب
به وجب فلسطین» متعهد میداند.این جنبش فلسطین را سرزمین اسلامی میداند که از سوی
غیرمسلمانان به اشغال درآمده است.
حماس، «جهاد» را تنها راهحل مساله فلسطین میداند. همچنین خارج ساختن فلسطین از
کنترل اسرائیل را وظیفه مذهبی تمام مسلمانان میداند. حماس، برخلاف سازمان
آزادیبخش فلسطین (PLO)
که در سال 1988 اسرائیل را به رسمیت شناخت، نهتنها مخالف مشروعیت این رژیم است
بلکه خواهان نابودی آن و مخالف ماهیت وجودی اسرائیل است.
حماس معتقد به تشکیل دولتی ا سلامی و پیادهساختن تمام ابعاد اسلام و تمام جوانب
زندگی است. جنبش مقاومت همچنین علاوه بر اینکه مقاومت را وظیفه یکیک مسلمین میداند،
معتقد به نقشهای انقلابی برای تمام افراد جامعه اعم از زن و مرد، معلم و دانشجو
و غیره است.
الف) فعالیتها و اقدامات رفاهی حماس
از جمله دلایل معروفیت و حسن شهرت حماس در فلسطین اقدامات رفاهی و خدمات اجتماعی
است که ارائه میدهد. حماس از بدو تاسیس خود در سال 1987، اقدامات گسترده
اجتماعی، سیاسی و حتی نظامی انجام داده است.
از جمله آنها میتوان به ساخت مدارس و بیمارستانها اشاره کرد. بخشی از بودجه
سالانه تقریبا 70 میلیون دلاری حماس صرف اقدامات ذیل میشود: بسط شبکه خدمات
اجتماعی، اجرای برنامههای آموزشی و رفاهی، تامین مدارس و یتیمخانهها و مساجد،
کلینیکهای بهداشتی، مکانهای اطعام فقرا و مکانهای ورزشی؛چنانکه یک دانشمند
یهودی بهنام «روون پاز» معتقد است: «تقریبا 90 درصد کار جنبش مقاومت در فعالیتهای
اجتماعی، رفاهی، فرهنگی و آموزشی خلاصه میشود.»
در واقع، با فراهمآوردن این اقدامات و فعالیتهاست که حماس موفق شده تا در میان
مردم محبوبیت کسب کرده و وفاداری سیاسی مردم را به دست آورد. این جنبش همچنین کمکهای
مالی و بورسیه به دانشجویانی میدهد که خواهان ادامه تحصیل در عربستان یا غرب هستند.
افزون بر این، حماس خدمات بهداشتی و درمان پزشکی ارزان یا رایگان را به مردم ارائه
میدهد. این گروه همچنین موسسههای خیریه اسلامی، کتابخانهها و مراکز آموزش برای
زنان میسازد. ضمن اینکه توانسته در زمینه ساخت کودکستانها و شیرخوارگاهها
فعالیتهایی انجام داده و مدارس مذهبیای را تاسیس کند که غذای رایگان به کودکان
میدهد.
ب) نگرش رهبران حماس به اسرائیل
برخی رهبران و سران حماس خواهان «محو و نابودی اسرائیل» هستند. پس از پیروزی حماس
در انتخابات 25 ژانویه 2006 یکی از رهبران حماس بهنام «محمود الزهار» در مصاحبهای
با تلویزیون المنار درخواستهای خارجی مبنی بر شناسایی حق موجودیت اسرائیل را رد
کرد.
پس از تشکیل دولت از سوی حماس، دکتر الزهار اظهار داشت: «آرزو دارم نقشه جهان را
روزی بر دیوار خانهام بیاویزم که در آن نامی از اسرائیل نباشد... امیدوارم که
آرزوی ما برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی که شامل تمام مرزهای تاریخی فلسطین است،
به حقیقت بپیوندد. من به این امر معتقدم که روزی دولت فلسطین تشکیل خواهد شد و
جایی برای دولت اسرائیل در این سرزمین نخواهد بود.»
وی در دیدگاه خود که ادامه استراتژی حماس مبنی بر عدم شناسایی اسرائیل است، میگوید:
«این احتمال وجود دارد که با تشکیل دولت اسلامی فلسطین تمام یهودیان، مسیحیان و
مسلمانان در کنار هم و در لوای یک دولت اسلامی زندگی کنند.»الزهار در ادامه مصاحبه
با المنار گفت: «فلسطینیان از یهودیان هیچ تنفری ندارند و ما تنها با اشغال سرزمینمان
از سوی اسرائیل مخالفیم.»
شیخ احمد یاسین پیش از ترور از سوی جوخههای مرگ اسرائیل در سخنانی گفت که سال
2027 سال نابودی اسرائیل است. حتی عبدالعزیز الرنتیسی نیز فراتر رفته و گفت: ما
خواهان حذف اسرائیل از روی نقشه هستیم. الرنتیسی همچنین در ادامه سخنان خود افزود:
هولوکاست یک موضوع نازی – صهیونیستی است با هدف ترغیب یهودیان به مهاجرت به
اسرائیل.
خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس نیز ابراز داشت: حماس تنها زمانی نزاع مسلحانه با
اسرائیل را ترک میکند که این رژیم به مرزهای سال 1967 خود بازگردد و از سرزمینهای
فلسطینی عقبنشینی کرده و «حق بازگشت فلسطینیان» را بپذیرد.
منشور حماس
منشور 36 مادهای حماس در سال 1988 تصویب شد. هدف آن «افراشتن بیرق الله در تمام
خاک فلسطین» و تاسیس حکومت اسلامی است.
در این منشور، شعار حماس اینگونه بیان شده است: «خداوند هدف ما، پیامبر مدل ما و
قرآن قانون ماست؛ جهاد راه ما و مرگ در راه خدا والاترین آرزوی ماست.» همچنین در
این منشور هدف حماس «حمایت از منکوبشدگان، اجرای عدالت و مبارزه با بیعدالتی»
بیان شده است.
حماس بر این باور است که فلسطین سرزمینی است که تا روز قیامت برای نسل آینده
مسلمانان نهاده شده است. جنبش مقاومت اسلامی، جنبش فلسطینی متمایزی است که تنها به
«الله» وفادار و شیوه زندگیاش نیز مبتنی بر اسلام است.
ما میکوشیم تا بیرق الله را در تمام فلسطین برافرازیم تا پیروان تمام ادیان
بتوانند در ذیل حکومت اسلام در همزیستی مسالمتآمیز و در صلح و امنیت با یکدیگر به
حیات خود ادامه دهند.
جنبش مقاومت اسلامی بر این باور است که سرزمین فلسطین، وقفی اسلامی است که تا روز
رستاخیر برای نسلهای آینده مسلمین به ودیعه گذاشته شده است. هیچ بخشی از آن نباید
به دیگری واگذار شود.
رهبران اصلی حماس
حماس دارای دو جناح سیاسی و نظامی است اما تمایز میان این دو جناح ظاهرا آسان
نیست. ارزیابی ساختار رهبری حماس کمی دشوار است اما میتوان رهبران آن را به این
ترتیب نام برد:
الف- خالد مشعل: وی در سال 1956 در اراضی غربی متولد و در رشته فیزیک از دانشگاه
کویت فارغالتحصیل شد. او در کویت «رهبر جنبش اسلامی دانشآموختگان فلسطینی» بود.
میتوان مشعل را رهبر حماس نامید. وی در دمشق ساکن است جایی که او از دهه 1990 در
تبعید به سر میبرد.
ب- اسماعیل هنیه: او که دهه 40 عمر خود را میگذراند از دانشآموختگان دانشگاه
اسلامی غزه در رشته ادبیات عرب است. هنیه از جمله کسانی است که به همراه چند چهره
معروف دیگر در اوایل دهه 1990 به لبنان تبعید شد. او دارای رویکردی متعادل و آرام
است، اما برخی بر این باورند که این تاکتیکی بیش نیست.
ج- موسی ابومرزوق: وی که در سال 1951 در غزه متولد شد، دکترای خود را در رشته
مهندسی صنعتی در ایالات متحده اخذ کرد. او معاون رهبر سیاسی حماس است و در سوریه
مستقر است. سالها در آمریکا و اردن زیست و در نهایت در سال 2004 دادگاهی در
آمریکا او را به طور غیابی محاکمه و اخراج کرد. دادگاه مدعی بود که وی از فعالیتهای
حماس، حمایت مالی میکند.
د- محمود الزهار: در غزه متولد و در قاهره پزشکی خواند. وی یکی از اعضای بنیانگذار
حماس است. او رهبر فراکسیون حماس در پارلمان است.
و- عزیز دویک: در 1948 متولد و در دانشگاه پنسیلوانیا به درجه دکترا رسید. در سال
1992 به لبنان تبعید و سخنگوی دیپورتشدگان لبنان شد.
ن- شیخ حسن یوسف: دهه 50 عمر خود را میگذراند و از سال 2001 به بعد مسوول حماس در
اراضی غربی بود و اکنون در زندان اسرائیل است. برخی بر این باورند که اگر وی آزاد
شود، میانهروی وارد سیستم حماس خواهد شد.
منبع : خبرگزاری فارس